بازار سهام با افزایش زیر ۳۰ درصد، به عنوان شکست خورده اصلی در زمینه سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود

فرهنگ حسینی با بیان کاهش حدود ۸۸ هزار واحدی شاخص کل بورس در هفته سوم مرداد و سقوط آن به حدود ۲ میلیون و ۴۶۶ هزار واحد، به این نکته اشاره کرد که از دست رفتن کانال ۲.۵ میلیون واحد به همراه افت ۲۰ هزار واحدی شاخص هم‌وزن به ۷۶۲ هزار واحد، نشان‌دهنده این است که کاهش قیمت‌ها تنها محدود به سهام‌های بزرگ نبوده و بسیاری از سهم‌ها تحت فشار فروش قرار گرفته‌اند.

وی در ادامه گفت: در آخرین روز کاری بورس در سوم مرداد با وجود صف فروش بیش از پنج همت، تا پایان وقت بازار این وضعیت باقی ماند و ۸۰ درصد نمادها در وضعیت منفی قرار داشتند.

وی با یادآوری این نکته افزود: ارزش و حجم معاملات در سطوح پایین باقی مانده که نشان‌دهنده خروج نقدینگی و کاهش مشارکت فعالان در بازار است. این هفته با ریزش تاریخی سال ۱۳۹۹ همتراز شده که تأثیر عمده‌ای بر افت بازار داشته است.

حسینی تصریح کرد: علیرغم افزایش پنج برابری قیمت دلار طی ۵ سال اخیر، شاخص بورس تنها کمتر از ۳۰ درصد رشد کرده و این موضوع بازار را به یکی از ناامیدکننده‌ترین گزینه‌ها برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران تبدیل کرده است.

وی ادامه داد: همچنین ارزش بازار بورس به ۹۰ میلیارد دلار رسیده که کمترین مقدار از دهه ۱۳۹۰ به شمار می‌رود و این در حالی است که ده‌ها شرکت جدید به بورس اضافه شده‌اند و سود قابل توجهی بین این شرکت‌ها تقسیم نشده است. این وضعیت نشان‌دهنده مشکلات جدی در بخش واقعی اقتصاد است.

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: عدم جذابیت سرمایه‌گذاری در بخش واقعی اقتصاد باعث شده که برای بیش از یک دهه، سرمایه‌گذاری منفی شود و سرمایه‌گذاری در تولید به دلیل شرایط موجود، توجیه اقتصادی مناسبی نداشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: از نتایج این روند، خروج بیش از ۲۵۰ همت از بازار در طول ۵ سال گذشته و همچنین خروج بیش از ۴۰ همت از بورس در دوران پساجنگ است. نسبت قیمت به درآمد (P به E بازار) در سطح ۵ قرار دارد که این مقدار کمترین نسبت از سال ۱۳۹۴ محسوب می‌شود.

حسینی ادامه داد: بازار سرمایه با چالش‌های بنیادینی مواجه است. بخشی از این چالش‌ها داخلی هستند؛ به عنوان مثال، شرکت‌های بزرگ، به ویژه بانک‌ها به دلایل مختلف سودی را تقسیم نمی‌کنند در حالی که انتظار می‌رفت در پساجنگ، تقسیم سود بانک‌های مشمول سهام عدالت با همکاری وزارت اقتصاد و بانک مرکزی افزایش یابد. از سوی دیگر، شرکت‌های بزرگ سهم عدالت نیز سود پایینی تقسیم می‌کنند که در شرایط اقتصادی کنونی، این تقسیم پایین منجر به فشار فروش شده است.

این کارشناس بازار سرمایه بیان داشت: روند نزولی قیمت‌ها بیشتر ناشی از نحوه بازگشایی نمادهاست. تصمیم‌گیری‌های غیرتخصصی درباره بازگشایی بورس و دامنه نوسان در دوران پساجنگ، سبب شد که نهادهای تخصصی در موقعیت‌های دشواری قرار گیرند و در واقع، اختیاری برای اتخاذ تدابیر و تصمیمات نداشته باشند.

وی تصریح کرد: زیرساخت‌های بازار باید در زمان بازگشایی اصلاح می‌شدند؛ از جمله‌ می‌توان به محدودی بودن دامنه نوسان و تعیین سقف برای حجم فروش ریالی هر کد اشاره کرد. در عوض، بازاری جبرانی برای فروش و خروج افرادی که به نقدینگی نیاز داشتند، باید در قالب یک مکانیزم دارک ایجاد می‌شد.

بازار سرمایه تحت تأثیر نرخ بهره بالا در اقتصاد قرار دارد

حسینی با تأکید بر این نکته که بخش واقعی اقتصاد و بورس در چند سال اخیر تحت تأثیر نرخ بهره بالا بوده‌اند، گفت: در حالی که سیاست پولی انقباضی یا به عبارتی نرخ بهره بالا، هیچ تأثیری بر کاهش تورم نگذاشته و ما همچنان با تورمی در حدود ۴۰ درصد مواجه هستیم، باید دنبال راه‌هایی برای کاهش تورم در سیاست‌های مالی و کسری بودجه دولت و ناترازی بانک‌ها باشیم.

این تحلیلگر بازارهای مالی اظهار کرد: مقالات علمی متعددی از جمله بررسی‌های سارجنت و والاس در طول سال‌ها به ریشه‌های تورم پرداخته و به این نتیجه رسیده‌اند که وقتی سیاست‌های مالی منبع اصلی تورم هستند، سیاست‌های پولی تأثیری نداشته و تنها منجر به رکود می‌شود. این مسئله‌یی است که امروزه در بخش واقعی اقتصاد کاملاً مشهود است.

وی خاطرنشان کرد: عدم سرمایه‌گذاری در طول بیش از یک دهه نشان از ناکامی سیاست‌های پولی در دستیابی به هدف سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی دارد و نیاز است هر چه سریع‌تر کاهش یابد.

ردپای ناترازی در بورس

حسینی به یادآوری ناترازی‌ها پرداخت و افزود: این ناترازی‌ها عملاً به سرمایه‌گذاری در صنایع بزرگ و انرژی‌بر نظیر فولاد و پتروشیمی حمله کرده و ضریب تولید این شرکت‌ها تا حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است که منجر به هزینه‌های فرصت زیاد و کاهش شدید سودآوری شرکت‌ها شده است.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه تصریح کرد: مشکل دیگر این است که شرکت‌های تولیدی ارز خود را به قیمت ۲۰ تا ۳۰ درصد کمتر از قیمت دلار آزاد به واردکنندگان می‌فروشند و این وضعیت باعث می‌شود تا رانت ارزی قابل توجهی نصیب واردکنندگانی شود که معمولاً خصوصی هستند، در نتیجه، این هزینه‌ها به جیب شرکت‌های بورسی و سهام عدالت می‌رود که عمدتاً صادرکننده نیز هستند.

تمایل به فروش به دلیل نگرانی از افت بیشتر

وی خاطرنشان کرد: یک بخش دیگر از واکنش افراد و ادامه فشار فروش در سطوحی که به لحاظ بنیادین ارزشمند به نظر می‌رسند، به جنبه‌های مالی‌رفتاری مربوط می‌شود. در حال حاضر، احساس فومو (Fear of Missing Out) در میان سرمایه‌گذاران شایع شده است و آن‌ها به دلیل نگرانی از ادامه کاهش بیشتر، تمایل به فروش دارند.

حسینی ادامه داد: سایر سوگیری‌های رفتاری نیز به تشدید روند فروش کمک کرده‌اند و از سوی دیگر، ابزارهای غیرمستقیم و حمایتی در این دوره کارایی خاصی نداشتند و حتی به عوامل پیش‌بینی‌کننده تبدیل شده و روند نزولی را تشدید کردند.

این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: به دلیل تضاد منافع بین مدیران سرمایه‌گذاری برای کسب کارمزد و عملکرد، شاهد انفعال مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری هستیم.

وی بر این نکته تأکید کرد که برای بهبود بازار سرمایه، وجود ابزارهای حمایتی و شفافیت بالاتر امری ضروری است و عدم تقارن در سیاست‌های حمایتی موجب شده که حمایت‌ها نتیجه‌بخش واقع نشوند. تلاش برای حفظ یا افزایش قیمت برخی نمادها باعث شده تا رکود در سایر گروه‌ها تشدید شود و اصولاً نمادهای مورد حمایت هم به لحاظ بنیادی فاقد ارزندگی هستند.

این تحلیلگر بازارهای مالی بیان داشت: برای رونق بازار بورس و بخش واقعی اقتصاد، نیازمند یک مجموعه‌ای از سیاست‌ها هستیم. مهم‌ترین اقدام، کاهش نرخ بهره می‌باشد. به علاوه، حمایت‌های حقوقی و صندوق‌ها برای خرید سهام، مجاز شمردن سهام خزانه بدون نیاز به مجوز، اجازه خرید سهام توسط شرکت‌های زیرمجموعه تا زمان رسیدن بازار به تعادل، پایان دادن به رانت ارزی واردکنندگان و ارائه یک برنامه منسجم و عملیاتی برای پایان دادن به ناترازی‌ها، از جمله راهکارها هستند.

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا