خصوصیات دنیای هنری استاد محمود فرشچیان که در سن ۹۵ سالگی دار فانی را وداع گفت

چندین اثر برجسته از او نظیر نقاشی‌های «ضامن آهو»، «عصر عاشورا»، «غدیر خم» و تصاویری که از شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده، در حافظه تاریخی ایرانیان تا به امروز شایستگی خود را حفظ کرده است. فرشچیان با ارائه نگارگری ایرانی به جهانیان، اعتبار و ارزش ویژه‌ای بخشید و این امر باعث شد تا اشتیاق تماشاگران غیرایرانی به این هنر دوچندان گردد. آثار و طراحی‌های وی به اندازه‌ای استوار و معنادار هستند که هم نظر عموم را به خود جلب می‌کنند و هم توجه کارشناسان هنری را جلب می‌نمایند. در این گزارش، سعی کرده‌ایم به‌طور مختصر و دقیق، به ویژگی‌های کلیدی آثار مرحوم فرشچیان بپردازیم و دلایل تأثیرگذاری این هنرمند بزرگ را بررسی کنیم.

گذرنامه‌ای به وسعت یک بوم

محمود فرشچیان در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۰۸ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش در صنعت فرش فعالیت می‌کرد و از همان دوران کودکی این شانس را داشت که در میان زیبایی‌های فرش و قالی، رویش کند و زیبایی‌های موجود در اطرافش را نظاره‌گر باشد. بعلاوه، اصفهان شهری بود سرشار از آثار تاریخی و هنری، که الگوهای معماری به شکل‌گیری نگاه والای او به دنیای اطرافش کمک شایانی کردند. رنگ‌های آبی و فیروزه‌ای کاشی‌ها عمق وجودش را تسخیر کرده و پنجره‌های ارسی، روشنگر قلبش در مشاهده انسان‌ها و پدیده‌ها شدند. در سن هفت سالگی، به خود و خانواده‌اش آشکار شد که سرنوشت او را به دنیای نقاشی هدایت کرده است. با حمایت پدرش، در کارگاه حاجی میرزا آقا امامی به یادگیری نقاشی آغاز کرد و با شیوه‌های نقاشی در دوره‌های تیموری و صفوی آشنا شد. فاصله‌اش از این کارگاه تا هنرستان هنرهای زیبای اصفهان تنها چند سال بود. در آنجا، مهارت‌ها و رازهای نگارگری را به بالاترین سطح آموخت و تنها در سن بیست سالگی، یکی از آثارش به نام «گلدان» به آرتور پوپ، کارشناس معتبر هنر، اهدا شد. بعد از آن، به مقصد اروپا و آمریکا سفر کرد تا بر دانش و مهارت هنری خود بیفزاید و درک خود از هنر کشورش را توسعه دهد. در زمان اقامتش در خارج از کشور، نمایشگاه‌های متعددی در شهرهای استانبول، میلان، رم، مونیخ، وین، الجزایر، لاهور، واشنگتن، شیکاگو و نیویورک برگزار کرد. او زندگی‌اش را در دنیای بوم گذرانده و همواره در کنار رنگ، خط و نقطه زیست. او در عالم خیال خود ساکن بود و بوم نقاشی‌اش به‌عنوان گذرنامه‌اش برای سفر در این جهان خیالین عمل می‌کرد.

صعود از احساس به عاطفه

در بررسی آثار فرشچیان، می‌توان دریافت که نقاشی در نظر او، نمایانگر احساسات معنوی و مذهبی است. بیننده‌ای که به تماشای آثار او می‌نشیند، ارتباطی بلافصل با نگاره‌ها برقرار نموده و تحول وجدانی ناشی از مشاهده یک اثر هنری را در وجود خود احساس می‌کند. فضای عارفانه نگاره‌های فرشچیان در نخستین نگاه ممکن است کمی رمانتیک و عاطفی به نظر برسد، اما حقیقت این است که تکنیک و ساختار در آثار او به بیان مضامینی خدمت می‌کنند که جنبه انسانی خاصی دارند. آرامشی که از نقاشی‌هایش به بینندگان منتقل می‌شود، تنها ناشی از مضامین مذهبی و معنوی نیست. این حس پاک‌کنندگی به دلیل بینش عمیق هنرمند است که دنیای نمادین را به ساده‌ترین صورت ممکن، ولی با بالاترین اثرگذاری به تصویر می‌کشد. بیننده‌ای که به تابلوی «عصر عاشورا» نگاه می‌کند، تنها زنان سوگوار را نمی‌بیند، بلکه این سوگ به عملی حماسی و قهرمانانه اشاره دارد که در قالب بوم به تصویر کشیده نشده، اما می‌تواند حال و هوای تابلو را درک کند و به وضعیت خاصی که سبب این سوگ شده آگاه گردد. به‌طور خلاصه، باید گفت که حس و اندیشه هنرمندانه در تابلوهای فرشچیان به تحریک عاطفی در بینندگان منجر می‌شود.

بیان هنرمندانه اشعار والای انسانی

زنان، مردان، گیاهان و حیوانات در آثار فرشچیان نه تنها از نگارگری نیاکانش الهام گرفته‌اند، بلکه تفاوتی بارز با واقعیت نیز دارند؛ آن‌ها تصویرهای مثالی‌ای هستند که از تخیل نقاش برآمده‌اند و توانایی تخیل او به‌عنوان تصفیه‌کننده‌ای عمل می‌کند که هم تجربیات گذشتگان را از خود عبور می‌دهد و هم دنیای واقعی و طبیعت را ثبت می‌کند. این تصفیه‌گری است که موضوعات نقاشی را به سطحی روحانی می‌برد و احساسات مقدسی را برای تماشاگران تداعی می‌کند و ممکن است اشتباهاتی را به وجود آورد که این مضامین آثار فرشچیان هستند که این احساسات والا را برمی‌انگیزند. در مورد مضامین آثار فرشچیان باید ذکر کرد که به‌طور کلی، آثار او شامل چند مضمون اصلی هستند که از این قرارند: قرآنی و مذهبی، معنوی و عرفانی، عاشقانه و غنایی، حماسی و فلسفی، و اسطوره‌ای و اخلاقی. در یک مدیوم هنری، این مضامین به تنهایی و به دلیل تقدسشان نمی‌توانند باعث واکنش عاطفی بیننده شوند، مگر اینکه در قالب بیانی هنرمندانه و با فرم مؤثر ارائه گردند. این همان چیزی است که در آثار فرشچیان به وضوح مشاهده می‌شود. در فقدان این استاد بزرگ نقاشی، میراث او ما را به رویارویی عمیق و منحصر به فرد هنرمند با امر مقدس رهنمون می‌کند. یادش گرامی.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا